دانلود پاورپوینت ادبیات فارسی پایۀ دهم درسنامۀ درس سیزدهم گُرد آفرید

-------

دانلود پاورپوینت ادبیات فارسی پایۀ دهم درسنامۀ درس سیزدهم گُرد آفرید
فرمت فایل دانلودی:فرمت فایل اصلی: .ppt
تعداد صفحات: 19
حجم فایل: 255
قیمت: 25000 تومان
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن PowerPoint (..pptx) :
بنام خدا ادبیات فارسی پایۀ دهم درسنامۀ درس سیزدهم «گُرد آفرید» نکات و معنی درس بیت 1:چو آگاه شد دختر گژدهم که سالار آن انجمن گشت کمسالار آن انجمن: هُجیر دختر گژدهم : گرد آفریدوقتی دختر گژدهم (گردآفرید )فهمید که فرماندۀ آن جمع،هجیر، دیگر در میان آنها نیستبیت 2:زنی بود برسان گردی سوار همیشه به جنگ اندرون نامدارتشبیه به جنگ اندرون :دوحرف اضافه برای یک متممسوار: در این جا صفت است (دهخدا.)به معنی دلاور . مثل سامِ سوارزنی بود که مانند پهلوانی دلاور همیشه در جنگ نامداربود.بیت 3:کجا نام او بود گردآفرید زمانه ز مادر چنین ناوریدکجا:که ناورید؟ ظاهرا نیاورد. تشخیص اغراقنامش گردآفرید بود و زمانه مانند او را پدید نیاورده بود بیت 4:چنان ننگش آمد ز کار هجیر که شد لاله رنگش به کردار قیرلاله رنگش :تشبیه ننگ و رنگ جناس لاله رنگش به کردارقیر:تشبیه واج آرایی«ر»اسیر شدن هجیر آن چنان برایش ننگ و بدنامی بود که از خشم صورت سرخش مانند قیر سیاه شد.بیت 5:بپوشید درع سواران جنگ نبود اندر آن کار جای درنگدرع: زره (از معدود واژگان عربی شاهنامه است.) واج آرایی«ر»زره سواران جنگی را پوشید زیرا در این کار فرصت درنگ وجود نداشت.بیت 6:فرود آمد از دژ به کردار شیر کمر بر میان بادپایی به زیرکمر مجاز از کمربند. میان: کمر کمر بر میان کنایه از آماده نبرد.بادپا: مجازاً اسب. نوع علاقه: صفت به جای موصوف شیر وپیر:جناسمانند شیر از قلعه پایین آمد در حالی که کمربندش را بر کمر بسته بود و سوار اسبی تندرو شده بود. بیت 7:به پیش سپاه اندر آمد چو گرد چو رعد خروشان یکی ویله کرد ویله کردن یعنی نعره زدن و فریاد کردن رعد: واژه عربیویله: بر وزن حیله، بانگ و فریاد و صدا. ظاهراً واژه ای فارسی است. دهخدا، معین و برهان درباره ی عربی بودن آن چیزی نگفته اند و این خود نشان فارسی بودن آن است.دو تشبیه یکی در مصراع اول و دیگری در مصراع دوم./ گرد و کرد جناس ناقص /چو گرد بودن کنایه از سرعت داشتنبه سرعت به پیش سپاه آمد و مانند رعد خروشان فریادی زد.بیت 8:که گردان کدامند و جنگ آوران دلیران و کارآزموده سران؟کار آزموده کنایه از باتجربه سران مجاز از فرماندهان کارآزموده: با تجربه در جنگکار مجازاً جنگ. (هماوردت آمد برآرای کار ) سران: فرماندهان و جنگجویان بزرگکار آزموده سران ترکیب وصفی مقلوب. که گردان کدامند و جنگ آوران: مضمون مبارز طلبی و هل من مبارز...آیا بیت استفهام انکاری دارد ؟خیر.که چه کسانی پهلوانان ، جنگاوران، دلاوران و سرداران با تجربه هستند؟
